منظور از فرهنگ سازی و یا کار فرهنگی چیست؟

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی میانا، ظاهراً در جامعه فعلی، هرکاری را فرهنگی می نامند و همه برنامه ها از اولویت های فرهنگی است؛ مگر کارهای دینی؛ مثلاً اگر امسال برای یک شهر بزرگ یک میلیارد تومان بودجه فرهنگی اختصاص داده شود ، بیش از نهصد میلیون آن خرج سینما ؛ کنسرت های موسیقی؛ تئاتر خیابانی؛ ویدیو کلوپ ها؛ دعوت از بعضی بازیگران و مجری ها؛ تقدیرهای بی مورد؛ همایش ها و … می شود و تتمه باقیمانده نیز صرف بعضی از کارهای دینی می شود که عملاً با این بودجه اندک، کاری نمی توان انجام داد و تعجب این است که همه کارها ی فوق به اسم کار فرهنگی انجام می گیرد!

 

این جاست که مظلومیت فرهنگ دینی معلوم می شود و برای همین است که روز به روز ابتذال در جامعه ما زیادتر می شود. بعضی معتقدند که دامنه کاربرد کلمه فرهنگ بسیار وسیع است و شامل: هنر؛ آداب و رسوم محلی ؛رقص ؛ آواز ؛ موسیقی ؛تئاتر و امثال آن نیز می شود و تلاش می کنند همین ها را تقویت کنند!

 

علامه مصباح یزدی دام ظله می فرمایند : " اکنون فرهنگ مساوی شده با هنر؛ هنر نیز مساوی شده با موسیقی و رقص!. اصلاح فرهنگ هم به معنای احیای موسیقی و رقص ایرانی است !. متأسفانه اکنون بعضی از دست اندرکاران امور کشور ، این گونه استدلال می کنند که برای جلوگیری از نفوذ فرهنگ غربی خوب است هنرهای باستانی احیا شود؛ هرچند از نظر اسلام بی اشکال نباشد! اگر این منطق صحیح باشد باید منتظر بمانیم که برای جلوگیری از خروج ارز، به جای این که مردم برای خوش گذرانی به رقاص خانه های اروپا بروند، بهتر است که دولت در داخل کشور از این گونه مراکز دایر کند تا مردم به فکر خروج از کشورنیفتند ، یا برخی دیگر پیشنهاد می کنند ، برای این که مردم به سراغ شراب نروند، اجازه داده شود که مردم آب جوی اصیل ایرانی مصرف کنند! "

 

بیاییم لا اقل فرهنگ را به مادی و معنوی تقسیم کنیم و تعریف ها و تقسیم ها و همایش ها و… را طبق همان اِعمال کنیم ؛ تا حوزه هر کدام جداگانه باشد و هیچ کدام در دیگری ادغام و یا حذف نگردد.

 

آیا در زمانی که دشمنان ما بودجه های نجومی را برای انحراف جوانان خرج می کنند و آلات فسادی مانند ماهواره به وفور در جامعه پیدا می شود و انواع گناهان، دمِ دست جوانان پاک و بی گناه ما قرار دارد ، این گونه حرکت ها و تفکرهای آلوده، بی انصافی نیست؟! آیا کسانی که کارهای فرهنگی را این گونه تعریف می کنند و بودجه های فرهنگی را به صرف امور بی محتوا و یا حتی امور ضد ارزشی می رسانند و در حقیقت به کمک دشمنان ما می شتابند، در پیشگاه خداوند جبار مسئول نیستند؟

 

کار فرهنگی همان است که مقام معظم رهبری دام ظله می فرمودند: " فرهنگ؛ این همان چیزی است که من حاضرم در راه آن کشته شوم." سه عنصر اصلی در فرهنگ اسلامی عبارت اند از:  الف) باورها و اصول اعتقادات دینی  ب) ارزش ها و خوب و بدی های ثابت و ابدی  ج) شیوه های رفتاری خاص برخاسته از آن بینش ها و ارزش ها.

اینها همان اصول دین، اخلاق و احکام اسلامی است و هجوم فرهنگی یعنی حمله به این سه عنصراصلی فرهنگی.

 

هرگاه با شیوع فرهنگ دینی در جامعه، جوانان ما با اصول اعتقادی و اخلاقی و معارف قرآنی و احکام شرعی آشنا شوند و ما بتوانیم با جذابیت های هنری و پیشرفته ترین امکانات روز، آنان را به سوی زیبایی های دین جذب کنیم، تا در فضایی سالم بتوانند به آرامش معنوی برسند؛ آن وقت می توانیم ادعا کنیم که کاری فرهنگی انجام داده ایم؛ همچنین هرچه بتوانیم جوانانمان را از شیاطین جنی (ابلیس و هم کارانش) و انسی (هم نشین ناباب ، ماهواره و…) دور کنیم به همان اندازه در محضر امام زمانمان رو سفید شده ایم و این حرکت فرهنگی می تواند، التیامی بر قلب رنجدیده ایشان باشد.

 

در پایان لازم است به هشداری حکیمانه از علامه بزرگوارمصباح یزدی دام ظله اشاره کنیم که می فرمایند: "در مسئله اقتصادی وقتی بحرانی پیش می آید و گرانی و تورم همه را می آزارد ، مردم فریاد اعتراضشان بلند می شود و دولت مجبور است برای حل بحران برنامه ریزی کند؛ اما مسائل فرهنگی این چنین نیست ؛ نه گلوی کسی را فشار می دهد و نه داد کسی را در می آورد و بدون ایجاد حساسیت، به آرامی جای خود را در جامعه باز می کند و اثر خود را می بخشد و اگر کسی نیز هشدار بدهد ، جدی گرفته نمی شود . چگونه است که پس از تأکید از سوی ولی فقیه، حتی آنان که معتقد به ولایت فقیه هستند و اطاعت ولی فقیه را مثل اطاعت از امام معصوم (ع) بر خود واجب می دانند حساسیت چندانی نسبت به این مسأله از خود نشان نمی دهند؟ "

به امید روزی که برنامه های فرهنگی به معنای واقعی در جامعه ما نهادینه گردد.

 

نگارنده: امین عبدی

انتهای پیام/

همچنین ببینید

تنها سلاح مقابله با موانع نفوذ و فتنه، بصیرت است

به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از آذربایجان شرقی، محمد بیرامی با اشاره به حوادث و …

یک نظر

  1. ساغول.زنده باد امین. دستت درد نکنه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *