خرمشهرهای فرهنگی باید آزاد شوند!

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی میانا، سالهاست مقام معظم رهبری وضعیت وخیم فرهنگی کشور را به متولیان امر گوشزد می کنند ولی متاسفانه گوشهای نشنیدن آنقدر بزرگ است که این انتقادها در دالانهای هزارتوی بی توجهی گم می شود.

 انگار مسئولین فرهنگی درک و فهم درستی از هژمونی و نفوذ فرهنگی ندارند چرا که پس از گذشت چندین دهه از عمر انقلاب، همچنان هنر به جای آنکه در خدمت نشر و شناساندن اهداف و ارزش‌های انقلاب قرار گیرد، در خدمت تفکرات پروتستانتیسمی قرار گرفته است. هنوز برخی روشنفکران غرب‌زده داخلی راه دستیابی به برخی اصلاحات و دمکراسی را با ابزار هنر و نشر لیبرالیسم فرهنگی دنبال می‌کنند لذا رسالت هنر فراموش می‌شود و سکولاریسم فرهنگی چون غده‌ای سرطانی در جامعه ریشه می‌دواند و این یعنی باید آماده باشیم تا خرمشهرهای فرهنگی زیادی را آزاد کنیم و درد و صد، درد که باید جهان آرا «های زیادی شهید شوند تا خرمشهرهای فرهنگی کشور آزاد شود. فقدان فهم استراتژیک در مسائل فرهنگی و هنری، نبود نظام فکری مشخص، متعهدانه و ارزشی در تولید جریانهای فکری در عرصه فرهنگ و هنر، تولید آثار سخیف، لوده و فاقد هویت و ماهیت، بستر را آماده می کند تا در این فضای لمپنیسم، با تسامح و تساهل موجود، فرزند نامشروعی بنام ولنگاری فرهنگی زاده شود که ارزشهای جامعه را زیر سوال ببرد. فراموش نکنیم فرهنگ در بلند مدت از اقتصاد مهم تر است.

فرهنگ معنا بخش و جهت ده و بیدارساز است ولی عدم نظارت و ممیزی اصولی و صحیح، صدور مجوز به اجراهای غیرمتعارف، سخیف و سطحی و در عین حال نامناسب و کوتاهی مسئولین امر، باعث خروج چرخ فرهنگ از مسیر اصلی گردیده و بخاطر همین آسیب پذیر و آفت زده شده است. براستی فرهنگ و هنر انقلاب به کدام سو می رود؟ یا بهتر بگوییم به کدام سو سوق داده می شود؟ مگر نه اینکه این ولنگاری فرهنگی تاثیر مستقیم در رفتارها و باورهای مردم خواهد گذاشت و نوک این پیکان سیبل ارزشهای نظام جمهوری اسلامی ایران را نشانه رفته است.

نمونه بارز این موارد در حوزه سینما با تولیداتی چون» ورود آقایان ممنوع «، » سن پطرزبورگ «،» نیش زنبور «، و …در حوزه نمایش با » زنی از گذشته «، » 21 بار مردن در ۳۰ روز «، » مردبالشی «، » صدای آهسته برف «، و …در عرصه موسیقی با اعطای مجوز به طافی ها و مهدیه محمدخانی ها و … و صدها مورد دیگر که در کارنامه هنری بعد از انقلاب شاهد آن هستیم. باید بپرسیم چه بر سر هنر انقلاب آمده که بعد از گذشت سه دهه از فیلمی به نام» قیصر «آن هم در آن دوران، با درونمایه غیرت ایرانی به» پنجاه کیلو آلبالو با درونمایه ای بی غیرتی رسیده ایم که مغایر الگوهای اخلاقی و دینی ست. بی حیایی و وقاحت با تولید آثار فرهنگی و هنری آرام آرام در رگ جامعه تزریق می شود و رسانه ملی و مراکز فرهنگی و هنری خواسته و ناخواسته در اشاعه آن سهیم می شوند.

 مواظب باشیم ولنگاری فرهنگی ماحصل مطالبات و بهانه جویی هایی بنام زیبایی هنر، تجدد، آزادی، خروج از تفکرات سنتی و ورود به عرصه مدرنیته صورت می گیرد و اینها فریب و سرابی بیش نیست. همه ما باید جایگاه خود را در عرصه فرهنگ و هنر انقلاب بشناسیم این جایگاه همان، تنگه احد ماست لحظه ای غفلت در عمل به رسالت و تکلیف، صدمات جبران ناپذیری را بر پیکر فرهنگ و هنر انقلاب خواهد زد.

 

نگارنده: مهدی عبدالهی

انتهای پیام/

همچنین ببینید

تنها سلاح مقابله با موانع نفوذ و فتنه، بصیرت است

به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از آذربایجان شرقی، محمد بیرامی با اشاره به حوادث و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *