به گزارش پایگاه اطلاع رسانی میانا، روزهای گذشته خبری مبنی بر دریافت حقوق چند ده میلیون تومانی توسط برخی مدیران ارشد بیمه مرکزی همراه با فیش حقوقی آنها منتشر شد که واکنشهای گسترده ای در بین مردم به دنبال داشت، این فیش های حقوقی نشان می داد، تنها سه مدیر ارشد بیمه مرکزی ۱۸۰ میلیون تومان حقوق می گیرند و حقوق تنها یک نفر ۸۷ میلیون تومان بود.
وام ضروری ۴۰۰ میلیون تومانی، وام خودروی مدیران، اضافهکاری ۴ میلیون تومانی، اضافهکاری فوقالعاده ۳۳ میلیون تومانی و برخی ارقام عجیبوغریب دیگر در این فیشهای حقوق به چشم میخورد. انتشار و رسانهای شدن این فیشهای حقوقی دهها میلیونی برخی از مدیران دولتی، جامعه ایرانی را دچار شوک شدید نموده و بسیاری از مردم را به بحث و حیرت فروبرد.
بسیاری از مردم این سؤال را از خود میپرسند که چرا در نظام مقدس جمهوری اسلامی که داعیهدار برقراری عدالت میباشد،و رهبران عالیرتبه آن از کمترین حقوق و مزایا برخوردار بوده و به زهد و ساده زیستی معروف هستند، این بیعدالتی محض به چشم میخورد؟ و چرا دولت محترم که هنگام پرداخت یارانهها از پرداخت آن بهعنوان مصیبت عظمی یاد میکند که خواب را از چشمانشان میرباید جلوی این ریختوپاش سرسامآور را نمیگیرد؟ و چرا پرداخت چنین ارقام هنگفت برای دولت مصیبت عظمی تلقی نمیشود؟
این در حالی هست که بسیاری از مردم از تأمین حداقل امکانات زندگی عاجز بوده و از مشکلات اقتصادی رنج میبرند و بهواسطه حقوق و درآمد کم از تأمین مایحتاج ضروری زندگیشان ناتوان میباشند و بسیاری از جوانان کشور مأیوس از پیدا نمودن شغل با حداقل حقوق و مزایا میباشند و توان تشکیل خانواده و ازدواج را ندارند و بهواسطه رکود اقتصادی هرروز بر تعداد بیکاران افزوده می گردد و کارخانه ها و واحدهای تولیدی یکی پس از دیگری در حال تعطیلی و یا ورشکستگی می باشند. در تمامی صنایع با رشد منفی تولید که بعضا تا ۵۷ درصد گزارش شده است روبروییم، منابع آماری خبر از افزوده شدن یک میلیون نفر به تعداد بیکاران میدهد حال با وجود این همه مشکلات اقتصادی در سطح جامعه سوالی که به ذهن آحاد مردم می رسد اینکه چرا باید مدیری در کشور از این همه حقوق و مزایا برخوردار گردد؟ مگر این مدیران ارشد برای نجات مردم از فقر و فلاکت و مشکلات اقتصادی چه شاه کاری کرده و کار خارق العاده ای انجام داده اند؟
آیا مدیری سراغ داریم که از غم این آشفتگیهای اقتصادی و سیل بیکاری و رکود بی سابقه و از سر ناراحتی نتواند به سادگی و با آرامش خاطر شب به بالین بگذارد؟
آیا واقعا این مدیران مستحق این همه حقوق و مزایا می باشند؟ این در حالی است که بسیاری از کارمندان و کارگران زحمتکش و مستمری بگیران و بازنشستگان از عدم کفاف میزان حقوق شان گله کرده و ناله می کنند و عملا شرمنده اهل و عیال خود می باشند.
وقتی که ما به زندگی بنیان گذار کبیر انقلاب و رهبر معظم انقلاب و سایر بزرگان نگاه می کنیم اثری از اشرافیت و تجملات و زرق و برق دنیوی را در زندگی شان نمی بینیم و بر عکس ایشان همواره مسولان را به دوری از تجملات و اشرافیگری توصیه نموده و خدمت به مردم و محرومین را سرلوحه برنامه دولتها می دانند. امام خمینی (ره) به اذعان دوست و دشمن، رقیب و رفیق، از هر چه تجمل، اشرافیگری و تشریفات اجتناب میکند تا نشان دهد و اثبات کند چون امام متقین زیستن و زندگی کردن، افسانه نیست؛ حتی در عصر مدرنی که فتنههای دنیا از هر سو بر گوهر فطرت و ایمان هجوم میآورند.
کتابها، عکسها، خاطرات و حتی فیلمهایی که از سیره عملی زندگی او به جای مانده، در اثبات نفرت او از کاخنشینی و تجملگرایی، هزاران هزار نشانه و اماره دارد. همین سیره عملی است که سخنان پیر جماران در مورد دنیاطلبی را باورپذیر میکند:
«ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ نشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی میخواهد، در جامعۀ ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخ نشینی به پایین بکشید، خود کاخ نشینی این خوی را میآورد… آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحۀ دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخ نشینی بیرون برود و به کاخ نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا میشود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخنشینی پیدا کنند خدای نخواسته، و از این خوی ارزندۀ کوخنشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم. (۱/۱/۱۳۶۲)»
نکته ای که می خواهم متذکر گردم این است که همه مسوولین خرد و کلان در این مملکت اسلامی این مساله را به یاد داشته باشند که جایگاهی که ایشان الان به آن تکیه زده و برخی از سر خیانت یا ندانم کاری حقوقهای آنچنانی دریافت می کنند حاصل جانفشانی و ایثار مردان انقلابی و مجاهدان و رزمندگانی هست که در راه به ثمر نشستن انقلاب از جان عزیزشان گذشته و کمترین دلبستگی و تعلق خاطر به این دنیای فانی نداشتند چنانکه در خاطرات شهید حاج ابراهیم همت که از زبان همسر بزرگوارش نقل شده تمام داراییشان در صندوق عقب یک ماشین جای میگرفت ما این ساده زیستی را در زندگی نامه بسیاری از سرداران جنگی و شهدای جنگ تحمیلی مشاهده می نماییم .
شهدا این انقلاب را به عنوان امانت به دست ما سپرده اند به طوری که ما برای هر کرسی مجلس خون هزاران نفر از بهترین جوانانمان را نثار کرده ایم پس همه مسوولین وظیفه سنگینی در قبال خون شهیدان بر عهده دارند و در روز قیامت باید در دادگاه عدل الهی پاسخگوی اعمال و رفتارشان باشند و اگر خدای ناکرده با اعمال و رفتار ناصواب خود باعث بدبینی و یا تضعیف جایگاه نظام مقدس جمهوری اسلامی در جامعه و توده مردم گردند دچار گناه نابخشودنی خواهند گردید چرا که خیانت به انقلاب و آرمانهای بلند امام راحل و خون پاک شهدا از بزرگترین خیانتها بوده و مطمئنا عواقب بسیار سختی خواهد داشت.
امیرالمومنین علی(ع) در نامه ۲۶ نهج البلاغه خطاب به برخی از کارگزاران بیان می نماید:«کسی که امانت الهی را خوار شمارد و دست به خیانت آلوده نماید خود و دین خود را پاک نساخته و درهای خواری را در دنیا به روی خود گشوده و در قیامت خوارتر و رسواتر خواهد بود و همانا بزرگترین خیانت، خیانت به ملت و رسواترین دغلکاری، دغلبازی با امامان است.
نگارنده: حجت الله رجبی
انتهای پیام/
خطری که امروز کشور راتهدید ومردم رابی رغبت به انقلاب میکند این فساد های مالی گسترده است.کسیهم برخورد نمیکند .مسئولین نظام یقه آمریکارا گرفتند .در حالی که خطر مفسدین خیلی بیشتر از اسراییل وآمریکا است.چون ازداخل نظام را بی محتوا میکند.حداکثر حقوق باید چند برابر حداقل باشد؟چرا رعایت نمیشود.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟…….مردم دراین بیکار ازنان شب کم میکنند برای پرداخت پول حق بیمه .آنوقت رقم نجومی قیش ها بیرون میاید .همه این ها به حساب نظام ونا کار آمدی آن است .چه بپذیرم چه نپذیریم وکتمان کنیم ….